اعتراض مردم مشهد به حکومت آصفالدوله، حاکم خراسان، اعتراض نسبت به واگذاری امتیاز تنباکو و خیزش مردمی در جریان انقلاب مشروطه، از مهمترین وقایع دوران قاجاریه در مشهد بهشمار میرود. مشهد در زمرهٔ نخستین شهرهای کشور بود که مردم آن نسبت به انعقاد قرارداد تنباکو و ورود کارکنان شرکت رژی به این شهر، در روز ۱۳ مهر ۱۲۷۰ اعتراض کردند و دست به تظاهرات زدند. واکنش مأموران «فتحعلیخانِ» صاحب دیوان، حاکم وقت خراسان، به این اعتراض، استفاده از زور و سرکوب معترضان بود. با ضرب و جرح راهپیمایان، تعداد زیادی از مردم مشهد در اعتراض به این رفتار در مسجد گوهرشاد متحصن شدند. ناصرالدین شاه ناچار شد اجرای قرارداد را در مشهد، شش ماه به تأخیر بیندازد و پس از آن نیز اجرای قرارداد در مشهد اجباری نبود
مشهد در دوران جمهوری اسلامی
در دورهٔ شهرداری شهردار پژمان، توسعه طبق طرح جامع پیشین با پارهای تغییرات انجام گردید و شهرستان بینالود بهعنوان بخش گردشگری مشهد معرفی گردید. اکنون، ساختار کالبدی شهر به صورت قطاعی است. مراکز تجاری و خدماتی در اطراف حرم و قطاع غربی تمرکز یافتهاند و واحدهای مسکونی در دو محور غرب و شرق قرار دارند
در دورهٔ خلافت اسلامی
بهگفتهٔ تاریخنویسان، هنگامی که یزدگرد سوم از برابر سپاهیان مسلمان عرب گریخت، راهی توس شد تا از کُنارَنگِ توس، مرزبان خود در آن خطه، پناه بخواهد، اما کنارنگ یزدگرد را از توس راهی مرو کرد. پس از آن، کنارنگیان به رغم فتح خراسان توسط اعراب، همچنان نفوذ خود را در خطهٔ توس حفظ کردند و تا پایان عصر امویان، در آنجا ماندند و تنها پس از یورش سرداران ابومسلم در سال ۱۲۹ ه.ق بود که آنجا را رها ساختند.[۶][۱۱] تنها خبر شاهنامه که تاریخ هم آن را تأیید میکند پناهندهشدن یزدگرد سوم ساسانی به کنارنگ توس، پس از شکست از تازیان در زمان خلافت عثمان است.[۶]
مأمون، جانشین هارون، پس از گذشت چند سالی از خلافتش بر اثر طغیانی که علیه وی توسط علویان پدید آمد، به قصد آنکه تمایل شیعیان را به خود جلب کند، علی بن موسی الرضا، امام هشتم شیعه، را به جانشینی نامزد کرد و به دارالخلافهاش در مرو فراخواند. مأمون به همراه علی بن موسی الرضا، پس از یک سال ماندن در مرو، رهسپار بغداد شد. در طی راه در روستای نوغان، علی بن موسی الرضا، به خانهٔ امیر سناباد وارد و در آنجا بهروایت شیعیان مسموم شد و در سال ۲۰۲ یا ۲۰۳ ه.ق پس از سه روز درگذشت و پیکرش در باغ حمید بن قحطبه در کنار مقبرهٔ هارون، در ۱٫۵ کیلومتری روستای سناباد مدفون شد. از همان زمان، این نقطه، مشهد الرضا و بعد بهاختصار مشهد نام گرفت
در دوران حکومتهای ایرانی تا عصر صفویه
در ابتدای سده چهارم ه. ق، عصر شکوفایی فرهنگ ایرانی — که با رویکارآمدن نصر بن احمد سامانی (۳۰۰ ه. ق) رونقی یافتهبود — در سرزمین توس نیز به بار نشست.[۱۳]
مشهد نیز همچون تمامی شهرهای بزرگتر ایران بارها شاهد افزایش جنگ و وحشت درون دیوارهای خود بود. سبکتگین، مؤسس سلسلهٔ غزنویان، در زمان فتح توس آرامگاه علی بن موسی الرضا را ویران کرد. اما، بعداً پسرش، سلطان محمود، آن را بازساری نمود. در سال ۴۲۸ ه.ق طی دوران حکومت سلطان مسعود غزنوی، حاکم بعدی خراسان بهمنظور حفاظت از آرامگاه علی بن موسی الرضا استحکامات دفاعی را بنا کرد. در سال ۵۱۵ ه.ق دیواری در اطراف شهر ساخته شد که گاهی اوقات امکان حفاظت در برابر حملات را فراهم میساخت. در سال ۵۵۶ ه.ق ترکهای غز موفق به گرفتن منطقه شدند، ولی از تاراج و غارت ناحیهٔ مقدس چشمپوشی کردند.[۷]
در زمان سلجوقیان، توس درعینحال که از رونق درونی برخوردار بود، با بیمهری سلاطین روبهرو شد؛ ولی در این ایام خواجه نظامالملک وزیر شهیر آلب ارسلان و ملکشاه سلجوقی در زمان وزارت ۳۰ سالهاش توجهی به توس داشت و حتی مسجدی هم در تابران ساخت.[۱۴] در ابتدای سده ششم ه.ق گویا تابران مدتی دچار قحطی و بلا بوده، این مطلب از نامه امام محمد غزالی به سلطان سنجر بر میآید؛[۱۵] اما تابران در رهگذر زمان همچنان یکی از شهرهای مهم محسوب میشد. چنانکه انوری شاعر معروف دربار سنجری در مدرسه منصوریهٔ تابران تحصیل میکرد و باغ و مدرسه آن را ستایش کردهاست.
از صفویه تا دوران معاصر
با توجه تیموریان به مشهد و بهویژه بعد از آن در دورهٔ صفویه با استقرار رسمی مذهب تشیع در ایران و توجه خاص صفویان به مشهد و نیز انتقال آب چشمه گیلاس در دو مرحله (دورهٔ تیموری و دورهٔ صفوی) به مشهد، امید حیات دوبارهٔ تابران بهکلی از میان رفت.[۲۱][۲۲] با پیشرفت خاندان صفوی عرصهٔ تازهای از موفقیت برای مشهد آغاز شد. نخستین شاه این خاندان، شاه اسماعیل اول، شیعه را بهعنوان مذهب رسمی بنیان نهاد و بهدنبال این امر، شهرهای مقدس داخل مرزهای ایران بهویژه مشهد و قم، به شاخصهای اصلی در برنامهٔ وی بدل شدند، چنانکه در مورد جانشینانش نیز همینطور بود. زیارت این آرامگاههای مقدس رونق قابلتوجهی را برای این شهرها بهارمغان آورد. در مشهد، بارگاه سلطنتی، فعالیت ساختوساز وسیعی را بهنمایش گذاشت. در این رابطه بهویژه شاه تهماسب اول، جانشین شاه اسماعیل اول و شاه عباس اول از چهرههای شاخص بهشمار میآیند.[۷] سلاطین صفوی که در اعتلای شعائر مذهب شیعه سعی وافر داشتند، خراسان و بهویژه مشهد را مورد توجه خاص قرار دادند. برهمیناساس، هرات در عهد شاه اسماعیل اول از دارالملک خراسان خارج شد و شهر مشهد جای آن را گرفت
مشهد در نوشتار محدثان، مورخان و جغرافیدانان دورهٔ اسلامی
در سدهٔ سوم ه. ق، ابن بابویه قمی در کتاب عیون اخبار الرضا فصلی را به مشهد اختصاص داده و در تمامی اخبار و مطالب، همهجا واژهٔ «مشهد» و «مشهد رضوی» را آوردهاست.[۸] ابن حوقل در سدهٔ چهارم ه.ق بهسادگی این مکان را مشهد نامیده؛ یاقوت حَمَوی، در بیانی صریحتر، آن را «مشهد رضوی حرم رضا» نام نهادهاست. مشهد بهعنوان نام یک مکان، نخستین بار در احسن التّقاسیم فی معرفةِ الأقالیم محمد مقدّسی (مَقدِسی) و اواخر دههٔ سوم قرن چهارم ه.ق پدیدار شدهاست. در حدود نیمهٔ قرن هشتم ه. ق، ابن بطوطه در سفرنامهٔ خود، از اصطلاح «شهر مشهد الرضا» استفاده کردهاست. بهنظر میرسد نام نوغان که هنوز هم بر سکههای نیمهٔ اول سدهٔ هشتم ه.ق تحت حاکمیت ایلخانیان دیده میشود، بهتدریج جای خود را به «المشهد» یا «مشهد» داده باشد. در این دوره مشهد اغلب با صراحت بیشتری با عناوین «مشهد رضا»، «مشهد مقدس» و «مشهد توس» شناخته میشود. اغلب در ادبیات و بهویژه در شعر، تنها توس مد نظر قرار گرفتهاست؛ برای نمونه، «توس جدید» در مقابل «توس قدیمی» یا شهری مقتضیِ این نام.[۷] معینالدین محمد الزّمجی الاسفزاری، مورخ قرن نهم ه. ق، در کتاب روضاتالجَنّات فی أوصاف مدینةِ هرات از آن با عنوان «مشهد مقدس رضوی» نام بردهاست.[۹] و صدرالمتألهین لاهیجانی در کتاب تاریخ و جغرافیای شهر مشهد در سدهٔ چهاردهم ه.ق از واژهٔ «مشهد مقدس رضوی» استفاده کردهاست
پیشینه
حوضهٔ رودخانهٔ کشفرود که شهر مشهد در آن قرار دارد، بهخاطر شرایط مناسب طبیعی، از پیش از اسلام بهعنوان یکی از بخشهای موردتوجه برای سکونت در خراسان بهحساب میآمدهاست. در نزدیکی شهر کنونی مشهد، شهری به نام توس وجود داشتهاست. اهمیت این شهر در دوران اسلامی به استقرار یکی از مهمترین زیارتگاههای جهان که برای امام هشتم شیعیان، علی بن موسی الرضا، ساخته شدهاست، بازمیگردد.[۷] بنابراین، آنچه سناباد نوغان را در سرتاسر جهان مشهور ساخت، نه آرامگاه هارون الرشید، خلیفهٔ عباسی، بلکه زیارتگاه امام شیعه بود و شهر بزرگی که با گذشت زمان در اطراف روستایی کوچک گسترش یافت، المشهد (مشهد) عنوان گرفته که به معنای «حرم حزنانگیز» است (در درجهٔ اول، حرم شهیدی از خاندان پیامبر اسلام).
مشهد
مشهد کلانشهری در شمال شرقی ایران و مرکز استان خراسان رضوی است. این شهر در زمان افشاریان، پایتخت ایران بود. مشهد با ۳۵۱ کیلومتر مربع مساحت، دومین شهر پهناور ایران بعد از تهران است. براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ این شهر با ۳٬۰۰۱٬۱۸۴ تن جمعیت، دومین شهر پرجمعیت ایران پس از تهران است. این شهر به واسطهٔ وجود حرم علی بن موسی الرضا، هشتمین امام مذهب شیعه، سالانه پذیرای بیش از ۲۷ میلیون زائر از داخل و دو میلیون زائر از خارج از کشور است.
شهر مشهد در حوزهٔ رودخانهٔ کشفرود و در دشت مشهد بین کوههای هزارمسجد و بینالود گسترده شدهاست. بیشینهٔ ارتفاع شهر مشهد ۱۱۵۰ متر و کمینهٔ آن ۹۵۰ متر است. شهر مشهد دارای آب و هوای متغیر، اما معتدل و متمایل به سرد و خشک است و از تابستانهای گرم و خشک و زمستانهای سرد و مرطوب برخوردار است. بیشینهٔ درجه حرارت در تابستانها ۴۳ درجه بالای صفر و کمینهٔ آن در زمستانها ۲۳ درجه زیر صفر است.
نام
واژهٔ «مَشْهَد» (جمع: «مَشاهِد») بهمعنی محل شهود و محل شهادت است.[۴] بهباور شیعیان، علی بن موسی الرضا پس از قتل بهدست مأمون، خلیفهٔ عباسی، در سال ۲۰۳ ه. ق، در آرامگاه هارونی سناباد بهخاک سپرده شد. از آن پس «سناباد نوغان» بهنام «مشهدالرضا» خوانده شد و کمکم بر پهنهٔ آن، بهویژه در زمان شاه تهماسب صفوی، افزوده شد و مردم توس (طوس) به مشهد کوچ داده شدند؛ و بهمرور زمان نام مشهد بر این شهر ماندگار شد.[۵] به مشهد نام «قبلهٔ هفتم» را نیز اطلاق میکنند.